top of page
Home-Button_edited.png

عضویت

خفقان

در زیر یکی ابر سیه شهر نهانست

البرز فروخفته به زیر خفقانست


این ابر سیه‌فام که پوشیده فضا را

از بازدم سمّی ضحّاک زمانست


دم را نتوان برد فرو ، زهر غباریست

اندوه نفس در نگه رهگذرانست


هر طفل درین شهر تَبَه زاد ز مادر

این جایگه حکمت و بیداری طوس است


این جایگه حکمت و بیداری طوس است

یا مسلخ اندیشه و دیدار و بیانست


در ماتم فرزند دوصد مادر گریان

رقصان به سرِ دار بسی مرد جوانست


زان نهرِ پر از آب نماندست نشانی

خون دل این قوم به هر جوی روانست


این بار چه باریست که بر گرده‌ جانست

این باز چه شورست که در خلق جهانست


کامران تندر


 


0 views0 comments
bottom of page